خدایا,از گناه شوخی های کوچکی که با تو کرده ام درگذر,تا من هم از شوخی بزرگی که با من کرده ای درگذرم.
هنگامی که ماهیها به پرواز و درختان به حرکت در آمدند
و خرماها بر خارها روییدند
هنگامی که ماه به خون نشست
من بی تردید زاده شدم.
با سری دیو آسا و فریادی بیمار
و گوشهایی که به بالهای آشفته می ماندند
ریشخند زنده ی شیطان
در میان همه ی چهارپایان...
آری
در میان همه ی چهارپایان!