ببین زیبا ،صدایت می کنم حالا همین حالا،قسم می خورم که نامم را
کنار نام تو تا انتهای کهکشانها نیز خواهم برد.
ببین زیبا،هزاران بار دیگر باز می گویم ،ترا با عشق خود،با دست خود
با قلب سرشار از جنون خود شبی افسانه خواهم کرد.
تو زیبایی فقط دیوانه ام کردی،ببین با عشق چشمت آخر سر من چه خواهم کرد!
و در آخر...
نمی دانم راه رسیدن به تو از کدام سوست؟
نمی دانم اگر به آسمان پرواز کنم کسی هست
که نشانی تو را به من دهد یانه؟دلم برایت تنگ
شده چه زود پر کشیدی...!!
بیش از چهل روز هست که با خاک هم آغوش شدی
جایی هم برای ما پیدا کن تا در اونجا هم باهم باشیم...
به امید آن روز
هر چه زودتر...(آمین)
اتفاقی افتاده؟
What’s the matter?
قشنگ بود
اتفاقی افتاده؟
:((
kash midanestam--dar in havaye abrie delat---be tazegi che razi nahofte ast?!--------------ke eshtiaghi baraye goftane an nist--che razi dar omghe narahatie daryaye cheshmanat nahfte dari ke ma ra ghabel be danestane an nemidani
be kodamin gonahe nakarde mahko0m be raftam
سالها میگذرد ومن از پنجره بیدار ی کوچه یاد تو را می نگرم ....
موفق باشی
ندا